یا حسین.......
امسال دومین محرم زندگیت رو دیدی دختر قشنگم...پارسال خیلی کوچیک بودی که من و مامان معصوم لباس سقایی تنت کردیم و روز عاشورا بردیمت بیرون و تو تو بغل من خوابت برد...امسال شبا هم با مامان معصوم بردیمت بیرون و دسته ها رو تماشا میکردی و برات جالب بود ..امروز هم ساعت 12 رفتیم بیرون و مراسم عزاداری رو تماشا کردیم ...
محرم اتفاق بزرگی توی تاریخ زندگی همه ی ماست .شهادت مرد بزرگ اسلام حضرت امام حسین.کاش بتونیم تو این روزا یه کم درس گذشت و ایثار و صبوری و ایمان و بزرگ منشی رو یاد بگیریم .دختر قشنگ من امیدوارم صاحب این روزای عزیز همیشه مراقبت باشه آرزوی من فقط و فقط دیدن خوشبختی و سلامت تو و همه ی بچه های دنیاس..امیدوارم به حق این روزای بزرگ تمام نی نی های مریض شفا پیدا کنن چون بدترین درد یه مادر دیدن ناراحتی بچشه...
الان تازه از بیرون اومدیم و شما لالا کردی.الان دوهفتس شبا تا صبح گریه میکنی و بی قراری.خیلی ناراحتم نمیدونم چرا اینجوری شدی تا شبا میخوابونمت بعد نیم ساعت تو عالم خواب گریه میکنی انگار از چیزی میترسی هنوز نفهمیدم دلیلیش چیه اما امروز دعا کردم که خوابت تنظیم شه چون اینجوری ضعیف میشی گل من....
ازت چند تا عکس گرفتم که برات میزارم دوستت دارم عشقم.....
یک سال گدشت...ماهک من محرم 1392
قربونت برم که یه ذره بودی
ماهک خانم شیطون من محرم 1393......شب تاسوعا
روز عاشورا.........
قربونت برم که رو پاهای خودت واستادی.....
خدایا به حق این روزهای بزرگ تمام مریض ها مخصوصا بچه هایی که الان رو تخت بیمارستانن شفا بده.آآآآآآآآآآآآآآآمین......التماس دعا.