ماهک کوچولوی ماماهک کوچولوی ما، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

روزهای با تو بودن

اولین قدمهای فرشته ی زمینی ما....

1393/4/31 0:50
نویسنده : مامان و بابا
841 بازدید
اشتراک گذاری

ماهک  من خیلی خوشحالم دیروز برای اولین بار شاهد این بودم که پاهای کوچیکت رو محکم رو زمین نگه داشتی و چند ثانیه بدون کمک ایستادی و دو قدم اومدی جلو....هورا...........تشویقنمیدونم چطور حسم رو بیان کنم .تو با قامت کوچیکت خیلی تماشایی شدی خیلی زیباتر از قبل و باشکوه تر از همیشه...مامان خیلی هیجان زدست اخه تو داری کم کم راه میفتی داری بزرگ میشی،داری پیش چشمم هر روز یه پیشرفت جدید میکنی و من تمام لحظه های کودکانه ات رو با تو شریکم....جشنجشن

دیروز اولین قدمهاتو برداشتی.به سمت زندگی ،به سمت مستقل بودن،به سمت دویدن ،به سمت قدم زدن زیر بارون پاییزی،به سمت  بازی با بچه ها،به سمت آینده ای که تو رو صدا میزنه.وقتی که قدمهات رو محکم برداشتی یادت باشه راهت همیشه صاف باشه همیشه به سمت روشنایی و پیشرفت باشه،همیشه به سمت موفقیت باشه ،محکم قدم بردار و تمام مشکلات رو زیر پاهات له کن،قوی باش و تو راه درست قدم بردار،اینو بدون که بابا و مامان همیشه پشتت هستن و برای روزهایی که در پیش داری یه تکیه گاه امن و قدرتمند میشن.چشمکماهک من اولین قدمهای زندگیت مبارک.........محبت

دیروز برای اولین بار رو پاهات ایستادی بدون کمک ما.چند قدم برداشتی و افتادی.قربونت برم خودتم خیلی خوشحال بودی و تا شب هی به یه جا تکیه میکردی و بعد دستاتو رها میکردی و رو پاهات وایمیستادی،خیلی هیجان زده بودی...غروب با بابایی رفتم بیرون  تا برات شامپو سر و بدن بگیرم،تا به بابایی گفتم راه رفتی رفت سمت قنادی و برات یه کیک بستنی،چیز کیک و شیرینی ناپلونی .و یه جعبه شیرینی مربایی خرید تا یه جشن حسابی بگیریم اما فرصت نشد واست چیزی بخرم اما حتما تو اولین فرصت یه کادو پیش ما داری عشق مامان........♥♥♥♥♥♥بغل

دوست دارم از اتفاقاتی که تو این مدت برامون گذشت واست بنویسم،ماه رمضان با تمام برکاتش داره کم کم تموم میشه ،برای من ماه خوبی بود هر سال برام ماه خوبیه،شبای قدر بعد از اینکه خوابت میبرد من تازه شروع میکردم به دعا خوندن و حس و حال خوبی داشتم،آرزو دارم که خدا تو این شب بهترین  سرنوشت رو برای همه رقم بزنه،دخترکم امسال اولین شب قدرتو تجربه کردی خدا همیشه برات بهترین ها رو مقدر کنه عشقم........

راستی بابا شاپور یه مدت بود که مدام برای استخری که واست  خریده بودیم ناراحت بود اخه میگفت کف استخرت بادی نیست و زانوهات اذیت میشه در ضمن خیلی هم بزرگه و پر و خالی کردنش دردسره....خلاصه چون شما خیلی عزیزی دوباره برات یه استخر کوچولو و ایمن خرید و شما حالا دو تا استخر بادی داری منم باد اون یکی رو خالی کردم و فعلا با جدیده مشغولی،کفش خیلی نرمه و خیالم راحته.محبت

توی این ماه رمضان پا به پای ما سر سفره ی افطار بودی و با خراب کاریهات نزاشتی یه لقمه ی راحت بخوریم و تا تونستی اذیت کردی ،کارات خیلی با مزه شده  وحسابی تو دل برو شدی.با صدای موزیک دستای کوچولوتو بالا میاری و تکون میدی،چقدر اون لحظه دوست دارم بخورمت.....خوشمزهجدیدا به لیست غذاهات میگو و ماهی سفید و جگر گوسفند و کتلت اضافه شده که خدارو شکر همشونو دوست داریخوشمزه

تازگیا(ماما،بابا و یه سری کلمات نامفهوم )رو تلفظ میکنی و مامان معصوم هرچی تلاش میکنه بهت کلاغ پر یاد بده زیر بار نمیری.......

حسابی تنبلی و شیشه شیرتو با دست نمیگیری اگرم بگیری فقط باهاش بازی میکنی...دیروز با بابایی برات شامپو سر چیکو و شامپو بدن جانسون و یه حریره بادوم موزی خریدیم و امروز هم رفتیم برات دوتا پوشک اوی بیبی خریدیم و خواستم بعنوان کادو برات ادکلن بیبی کول بخرم که تموم کرده بود و قرار شد برام بیاره .....غمگین

هفته ی پیش عمو فرزین و خاله سمیه افطار اومدن خونه ی مامان معصوم و تلاششون برای در اغوش کشیدنت باز هم بی نتیجه موند و تا نزدیکت میشدن جیغت میرفت هواخندهنمیدونم چرا اصلا با دیگران ارتباط برقرار نمیکنی شاید باید تو محیط بیشتر قرار بگیری ایشالا واسه پاییز تو  کارگاه دوزبانه ی مادر و کودک ثبت نام  کنیم و یه کم بهتر شیعصبانیچند روز پیش هم رفتم از خانه ی اسباب بازی برات ست اشپزخونه بگیرم اما همه مخالفت کردن و گفتن زوده منم برات یه ست خاله بازی که مربوط به قرون وسطی میشه خریدم تا فعلا با همون مشغول شی تنها کاری که باهاش میکنی اینه که محتویات سبد رو پرت کنی وسط هال و دوباره بری سر یه چیز دیگهخنده

عزیز دلم خیلی دوستت دارم این ماه سرم خیلی شلوغه  باید خونمونو تمیز کنم  و ببرمت اتلیه و کارای تولدت رو ردیف کنم و .....خستهخلاصه اگه دیر اومدم مامان رو ببخش در عوض میام با یه پست طولانی......دوستت دارم بوس بوس.....بوس

اینم  اتفاقات مهم به روایت تصویر..........

خانم خوشگل من عاشق بستنی وانیلیه .اینجا هم تازه از بیرون اومده و داره بستنی میخورهخجالت

اینم استخر جدید و توپ بادی خانم گل.....چشمک

اب تنی عشق من با استخر جدید......تعجب

عاشق در این شامپویی و هر بار حموم میری با کلی کلک ازت میگیریمشخندونک

ماهک مامان و خاله بازیخنده

شیطنت های گل دختر من......

اینم تپلی مامان در حال خوردن سبزی پلو با میگوقه قهه

هوا خیلی گرمه دختر منم که گرماییقه قههقه قهه

عزیز دلم بعد از حموم...عافیت باشه عزیزمبوس

خرید ما برای جوجو........

چیز کیک و شیرینی مربایی به مناسبت اولین  قدمهای دختریجشن

اینم ماهک خانوم و یه کیک بستنی خوشمزه......

عشق من در حال تماشای تبلیغ شبکه ی جمخندونک

این هم پدر و دختر دوست داشتنی....محبت

عاشقتم.تا بعد.....بوس بوسبای بایبوس

 

نظرات (24)

مامان الیار
2 مرداد 93 1:52
وااااااای عزیز دلم چقدر تو نازی دوست دارم بخورمت. اولین قدمات مبارک.
مامان آریسا
3 مرداد 93 1:03
الهی چقد دخترت خوشگله چ نازه چه چشایی داره خدا برات حفظش کنه عزیزم راستی عزیزم لینکت کردم
مامانی
3 مرداد 93 16:03
اولین قدمات مبارک عزیزم .کم کم وقت شلوغیات رسیده دیگه
مامان فریده
4 مرداد 93 22:01
اییییییییییییی خدا چرا من تا حالا این تپولو جونو ندیدم
مامان فریده
4 مرداد 93 22:09
ماشالا خاله مبارک اولین قدمات
مامان فاطمه
5 مرداد 93 11:45
مبارک خانومی اولین قدمت....
مامان کیمیا
6 مرداد 93 0:58
خاله جون خیلی نازی ها.اولین قدمهات مبارک. خداحفظت کنه
zakieh
6 مرداد 93 11:24
اولين قدمت مباركككككككك عزيزم
مامی مهتا
6 مرداد 93 12:48
ای جانم چه ماهک خانوم نانازی ...خدا حفظش کنه ...ممنون که به وبلاگ مهتای بی همتای من سرزدید ....
مامان گل نسا
6 مرداد 93 14:52
هزار ماشالله خانمی...انشالله قدمای بزرگ برداشتنتو ببینیم.خانومی شما چقد شبیه بابایی هستی!مامان ماهک اجازه هست ماهک و لینک کنیم؟
مامان صفورا
6 مرداد 93 16:17
سلام ماه کوچولو ناز قربون برق چشمای قشنگت بشم اولین قدمات مباررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررکه ب امید قدمهای بزرگ در زندگیت عزیزم مامانی با افتخار لینکتون میکنم خیلی وبتون قشنگه
مامانــــــــــــ دینـــــــــا
6 مرداد 93 17:27
مبارک باشه خانوم خوشگل...شما چقدر نااااااااااااااااازی خانومی...به مامانی بگو برات اسپند دود کنه ماااااااااااااااااااااااااااچ
مامانــــــــــــ دینـــــــــا
6 مرداد 93 21:23
سلام خانومی...از راهنماییهات ممنون و متشکرم...اگه آدرس مطب رو بهم بدی ممنون میشم...دختر کره ایت رو ببوسش
مامان و آیلین
7 مرداد 93 10:50
سلام عزیزم مرسی که وب ما هم سرزدید روی ماه دختر کوچولوی قشنگنت رو از دور می بوسم
مامان نیلوفر
7 مرداد 93 12:05
عزیزم اولین قدمت مبارک ایشاالله دختر منم زود راه بیافته
مامان نیلوفر
7 مرداد 93 12:05
عزیزم راستی استخر جدید و اسباب بازی جدید مبارک
مامان یسنا
8 مرداد 93 2:10
وااااااااااااای چه نازه این دخملی.خدا حفظش کنه عزیزم. به ما هم سر بزن خاله جونم...
خاله سانی
16 مرداد 93 0:19
ماهک کوچولوی نازنازی مبارک باشه عزیزم انشا.. قدمهای بزرگ زندگیتو برداری
عمه جان
16 مرداد 93 14:41
ماشاءالله و لا حول و لا قوه الا بالله. ماهک جون اولین قدمهات برای راه رفتن مبارک باشه انشاءالله تو تمام زندگی 120 سالت محکم و راحت قدم برداری.
مامان شاه نی نی
16 مرداد 93 16:54
هزار ماشالله به این گل شما لطف دارید ممنون میشم آدر س دکتر رو برام بفرستی
مامانی آویسا
16 مرداد 93 20:07
قدمهای کوچیکت مبارک گلم
مامان سامیه
20 مرداد 93 10:08
وای وای دخترت واقعا ناز وملوسه ازطرف من این گونه هاشو بکش تا جیغش بلند شه من وبلاگ دخترتو اینک کردم امیدوارم شما هم لینک کنید وبه وبلاگ من سر بزنید
سمیه مامان اسماء کوچولو
24 مرداد 93 1:05
تولدت مبارک اولین قدمهات مبارک بوووووووووووووس
**مامان آزیتا**
24 مرداد 93 12:10
عزیزم به اندازه تمام کسانی که نمیشناسم دوستت دارم و سبدی از گلهای یاس و پونه با یه آسمون ستاره تقدیم تو به خاطر تولد زیبایت. Happy Birthdey