اتفاقات این چند ماه اخیر......
دختر قشنگ من یه مدت زیادی نتونستم وبلاگت رو به روز کنم .راستش اینقدر سرم به تو گرم میشه که شب و روزهام سریع میان و میرن .خیلی از دوستای دنیای مجازیم به من و وبلاگ شما لطف داشتن و مرتب سر زدن و پیگیر شدن و من واقعا از همشون ممنونم و بابت کم لطفی هام عذر میخوام.خیلی خوشحالم بابت داشتن دوستای خوبی که همیشه به یاد من هستن. حالا که فرصت پیدا کردم میخوام از اتفاقات مهمی که از قبل از جشن تولدت تا به امروز برامون افتاده واست بنویسم عشق من .راستش از ۹ مرداد من و تو و مامان معصوم رفتیم خونه ی ما که برای جشن تولدت خونه رو حسابی مرتب کنیم دو تا کارگر گرفتم و دو روز کامل کارشون طول کشید و کارای خودمم چهار پنج روز ه تموم شد تو این مدت خیلی اذیت شدی و ما...
نویسنده :
مامان و بابا
0:49